امیرعلی نازمامیرعلی نازم، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره

قند عسل مامان و بابا

5 روز مونده

                                                                                                    سلام پسر نازم . عزیزم 5روز دیگه بیشتر نمونده به پایان 3 سالگیت امیدوارم همیشه سلامت باشی قربون پسر نازم که روز به روز شیرین تر میشی و شیطون تر. عاشقتم کلوچه  من و خدارو هزاران بار شکر میکنم به خاطر وجو نازنینت... وچقدر زمان زود میگذره و بچه ها زود بزرگ میشن تا حدی که یه وقت ه...
10 خرداد 1394

llll

پسرنازم سلام . قربونت برم مامان بالاخره تنبلی رو کنار گذاشت و وبلاگتو آپدیت کرد خیلی عکس داری اگه بخوام همرو بذارم خیلی زیاد میشه عزیزم ...... یه تعدادی رو گلچین کردم برات میذارم این عکس های جامانده از عیددیدنی های عید  خونه خاله معصوم عزیز مهمونی عیددیدنی خونه خاله سمیه ... از خونه یادت رفته بود ماشین بیاری اونجا گریه که بریم خونمون ماشینامون بیاریم اینم از ماشینای سارینا بود خاله داد بازی کنی .... که همش سر این ماشینه با سارینا دعواتون میشد سمیراجون و سامیارجون عید خونمون   سیزده بدر رفتیم دماوند باغ یکی از آشناها. اینجا هم در حال تپه نوردی...
27 ارديبهشت 1394

عید 94

عزیز دل مامان سلام امسال سومین سالی هست که تو خوشگل مامان در کنارمون هستی  و چقدر لذت بخشه .خدا رو صرهزار مرتبه شکر میکنم به خاطر وجود نازنینت که بی نهایت عاشقتم . قربون پسرم برم که امسال وقتی داشتم هفت سین میچیدم همش سوال میکردی این چیه ؟ اون چیه ؟ منم برات توضیح میدادم و میگفتم که سال نو شده و عید شده و باید هفت سین بچینیم . عزیزم موقع سال تحویل شما پا به پای ما بیدار بودی  و سه نفری سال تحویل کردیم  این از هفت سین سال 1394  ما     عزیزکم اینجا من دارم هفت سین میچینم خوشگلم با اینکه حسابی خوابت گرفته بود ولی پا به پای ما بیدار موندی .. ...
23 فروردين 1394

تولد ساریناجون

سلام پسر نازم  عسل مامان خیلی وقته بود میخواستم بیام وبتو آپدیت کنم ولی یا فرصت نمیشد یا اینکه یه کاری پیش میومد .عزیزدلم قند عسلم ماشالا خیلی شیرین شدی و خیلی هم شیطون . بعضی روزا واقعا دیگه از دستت کم میارم . یه مدتی خیلی هم بهونه گیر شدی و همش میگی یا بغلم کن یا بیا پیشم باهم بازی کنیم و اصلا نمیذاری به کارام برسم با اینکه در طول روز یکی دوساعتی میری پایین خونه مامانی ولی بازم بیشتر اوقات پیشمی و در حال  ریخت و پاش خونه و شیطنت و بهونه گیری    کوچیک تر که بودی خیلی آرومتر بودی و من الان یه جورایی واقعا هنگم از دست کارای شما   عشقم حرف زدنت ماشالا خیلی خوب شده و انقدر شیرین زبون میریزی که آدم میخواد ...
3 اسفند 1393

سومین یلدا امیرعلی جووووووون

  سلام امیرعلی عزیزم پسر ناز و دوست داشتنی خودم  عسلم امسال سومین یلدایی هست که تو در کنار ما هستی . شب یلدا امسال به خاطر اینکه با شهادت ها تداخل داشت همون شب یلدا نگرفتیم ...  عزیزم دوشب قبل یلدا . خونه عمه جون . اینم میزی که مامانی برای عمه تدارک دیده بود    منو و عشقم  فدای پسر بانمکم بشم که بهش میگم ژست بگیر اینجوری میکنه   این میز هم میز یلدا خونه خاله سمیه که اینم دوشب بعد از یلدا هست    پسر منم ماشیناش همه جا باید زیر بغلش باشه  امیرعلی جان و پسرخالش و دخترخالش ...
6 دی 1393

29 ماهه شدی گلم

ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﯿﺎﯼ ﻭ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﯾﻪ ﺳﺎﻋﺘﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺗﺮﺍﻧﻪﺀ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻼﻗﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﺁﻫﻨﮓ ﺑﺎﺏ ﺍﺳﻔﻨﺠﯽ ﻭ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﻣﯿﮑﻨﯽ ، یعنی ﻣﺎﺩﺭ ﺷﺪﯼ ! ﻭﻗﺘﯽ ﺷﺠﺎﻉ ﻣﯿﺸﯽ ﻭ ﺑﺎ ﺩﻣﭙﺎﯾﯽ ﺗﻮ ﺳﺮ ﺳﻮﺳﮏ ﻣﯿﺰﻧﯽ ﻭ ﻣﯿﮕﯽ ( ﺩﯾﺪﯼ ﺗﺮﺱ ﻧﺪﺍﺷﺖ ! ) ...... ﯾﻌﻨﯽ ﻣﺎﺩﺭ ﺷﺪﯼ ! ﻭﻗﺘﯽ ﺧﻮﺍﺑﺖ ﻣﯽ ﯾﺎﺩ ﻭﻟﯽ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻣﯿﺸﯿﻨﯽ ﺗﺎ ﮐﻮﺩﮎ ﺗﺐ ﺩﺍﺭﺕ ﺗﺸﻨﺞ ﻧﮑﻨﻪ ...... ﯾﻌﻨﯽ ﻣﺎﺩﺭ ﺷﺪﯼ ! ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺭﻭ ﺷﺒﮑﻪ ﭘﻮﯾﺎﺱ ﻭ ﮐﺎﺭﺗﻮﻥ ﭘﺨﺶ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ........ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﺎﺩﺭ ﺷﺪﯼ ! ﻭﻫﺰﺍﺭ ﻭﯾﮏ ﻭﻗﺘﯽ ﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ... ﺍﯾﻦ ﻟﺤﻈﺎﺕ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﻣﺎﺩﺭ ﺑﻮﺩﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺳﺘﺎﯾﻢ.   پسرک نازم سلام ببخشید مامان خیلی تنبل شده و دیر به دیر میاد به وبلاگت سر میزنه . عزیزم برات بگم که 10 روزی میشه که هر سه تامون سرماخوردیم و حالمون خیلی بد بود اول...
21 آبان 1393

شمال شهریور 93

  سلام یکی یه دونه مامان   بالاخره بعد از یکماه و نیم مامان تنبل تصمیم گرفت وبلاگ شما رو آپدیت کنه عزیزدلم امسال هم طبق روال هرسال یه سفر شمال داشتیم با خانواده مامان که دوشنبه  17  شهریور حرکت کردیم به سمت نور و برگشتمون هم شنیه صبح بود . سفر خیلی خیلی خوب بود واقعا بهمون خیلی خوش گذشت مخصوصا به تو که از صبح که بیدار میشدی در حال بازی کردن بودی روزا که معمولا میرفتیم لب آب و تو هم یا شن بازی میکردی و یا با بابا میرفتی تو دریا آب بازی  و شبا هم باید زوری میخوابوندمت چون دوست داشتی همش با سارینا بازی کنی حالا بریم سراغ عکس های خوشگلت       ...
26 مهر 1393

بدون عنوان

  سن امیر علی قند عسل مامان و بابا تا این لحظه 2 سال و 2 ماه و 6روز 26           ماه 113         هفته 797           روز 19.142            ساعت 1.148.575           دقیقه 68.914.518             ثانیه ...
26 مرداد 1393