جمعه 6 خرداد
جمعه 6 خرداد 10و نیم صبح راهی باغ عمو محسن شدیم سمت دماوند عزیزدل مامان اونجا حسابی بازی و شیطنت کردی و خیلی شاد بودی منم از دیدن اینکه تو شاد و خوشحال هستی خوشحال بودم . در کل که خیلی خیلی بهمون خوش گذشت البته ناگفته نماند که چون خواب ظهرت و نکردی دیگه اخراش خیلی بد اخلاق شده بودی و همش غر میزدی و گریه میکردی . ساعت 9 و نیم بود که از اونجا حرکت کردیم و تا برسیم خونه یه دو سه ساعتی تو ماشین خوب خوابیدی . خداروشکر سرماخوردگیت هم به طور کامل خوب شده و غذا خوردنت هم یه کم بهتر شده. امروز هم اولین روز از ماه مبارک رمضان هست پسر نازم
اینم محمد رضا جان که کلی باهات بازی کرد
مامان و گل پسری
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی