29 ماهه شدی گلم
ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﯿﺎﯼ ﻭ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﯾﻪ ﺳﺎﻋﺘﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺗﺮﺍﻧﻪﺀ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻼﻗﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﺁﻫﻨﮓ ﺑﺎﺏ ﺍﺳﻔﻨﺠﯽ ﻭ ﺯﻣﺰﻣﻪ
ﻣﯿﮑﻨﯽ ، یعنی ﻣﺎﺩﺭ ﺷﺪﯼ !
ﻭﻗﺘﯽ ﺷﺠﺎﻉ ﻣﯿﺸﯽ ﻭ ﺑﺎ ﺩﻣﭙﺎﯾﯽ ﺗﻮ ﺳﺮ ﺳﻮﺳﮏ ﻣﯿﺰﻧﯽ ﻭ ﻣﯿﮕﯽ ( ﺩﯾﺪﯼ ﺗﺮﺱ ﻧﺪﺍﺷﺖ ! ) ...... ﯾﻌﻨﯽ ﻣﺎﺩﺭ
ﺷﺪﯼ !
ﻭﻗﺘﯽ ﺧﻮﺍﺑﺖ ﻣﯽ ﯾﺎﺩ ﻭﻟﯽ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻣﯿﺸﯿﻨﯽ ﺗﺎ ﮐﻮﺩﮎ ﺗﺐ ﺩﺍﺭﺕ ﺗﺸﻨﺞ ﻧﮑﻨﻪ ...... ﯾﻌﻨﯽ ﻣﺎﺩﺭ ﺷﺪﯼ !
ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺭﻭ ﺷﺒﮑﻪ ﭘﻮﯾﺎﺱ ﻭ ﮐﺎﺭﺗﻮﻥ ﭘﺨﺶ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ........ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﺎﺩﺭ ﺷﺪﯼ !
ﻭﻫﺰﺍﺭ ﻭﯾﮏ ﻭﻗﺘﯽ ﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ...
ﺍﯾﻦ ﻟﺤﻈﺎﺕ ﺷﯿﺮﯾﻦ
ﻣﺎﺩﺭ ﺑﻮﺩﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺳﺘﺎﯾﻢ.
پسرک نازم سلام
ببخشید مامان خیلی تنبل شده و دیر به دیر میاد به وبلاگت سر میزنه . عزیزم برات بگم که 10 روزی میشه که هر سه تامون سرماخوردیم و حالمون خیلی بد بود اول که تو مریض شدی بعد بابا بعد هم من ولی هنوزم که هنوزه خوب نشدیم . من و تو که شبا تا صبح سرفه میکنیم . نمیدونم که این سرفه ها کی تموم میخواد بشه . امیدوارم که زود زود خوب بشی .
اینم یه سری عکس از پسر عسلم
عکس های شب عروسی عمه چهارشنبه 23 مهرماه
پسر نازم اینجا آماده شدیم داریم میریم خونه خاله زهرا
امیرعلی و سامیار
قربونت برم که از دیدن این گربه خونه خاله اینا چقدر ذوق میکردی
این هم عکسای پارک رفتن هامونه تو تابستون که فرصت نشده بود بذارم
داشتیم میرفتیم دنبال سارا بریم پارک که تو ماشین خوابت برد
یه شب با سارا رفته بودیم پارک
چند وقت پیش رفته بودیم خیابون بهار خرید کنیم برات . گیر داده بودی به این سگه و ما هم برات خریدیم عسلم .
یه چند وقتی هست خیلی به سی دی های کارتونی علاقه پیداکردی و کلا در طول روز همش در حال سی دی دیدنی اینم چندتا از کارتون هایی که زیاد دوس داری و میبینی که تو این یکی دوماهه برات گرفتیم
عزیزم اینم کادوی روز جهانی کودک که برات گرفتیم مبارک باشه پسرک عزیزم
قربون این ژست گرفتنت برم
پسر نازم وقتی تو رو باردار بودم برای اینکه صحیح و سالم به دنیا بیای برات نذر کردیم تو محرم قیمه بدیم که امسال خداروشکر قسمت شد و نذرمون رو ادا کردیم
اینجا رفتیم فروشگاه برای خرید وسایل و مواد غذایی نذری مون که اولش تصمییم داشتیم خودمون تو خونه بپزیم ولی بعد نظرمون عوض شد و بابا اونا رو برد هیيت شون تحویل داد که اونجا بپزن