امیرعلی نازمامیرعلی نازم، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 20 روز سن داره

قند عسل مامان و بابا

واکسن دو ماهگی

1391/10/18 1:09
نویسنده : مامان منیر
183 بازدید
اشتراک گذاری

۲۲ مرداد ۹۱ بود که با بابابزرگت رفتیم مرکز  بهداشت واسه زدن واکسن . اول خانم قد و وزنت کرد همه چیت خیلی عالی بود و خوب وزن گرفته بودی بعدش هم رفتیم تو اتاق واسه واکسن . واکسن سه گانه و هپاتیت و قطره فلج اطفال . واکسنت و که زد خیلی گریه کردی  و گفت که هر ۴ ساعت یکبار دوبرابر وزنت استامینوفن بدم ولی وقتی بغلت کردم آروم شدی و تاخونه خوابیدی . وقتی رسیدیم خونه تا یکی دو ساعت بعدش هم خوب بودی ولی ........ امان از جیغ های بنفشی که میزدی . مگه گریت بند میومد . بهت استامینوفن دادیم جای واکسنت کمپرس سرد و گرم گذاشیم ولی انگار روت اثر نمیکرد حق داشتی پسرم واکسن واقعا درد داره . بالاخره بعد از یکساعت گریه و بی قراری شیر خوردی و خوابیدی . تا سه روز هم هر ۴ ساعت یکبار بهت استامینوفن دادم تا خدای نکرده تب نکنی .

                                                 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

راحله
17 دی 91 20:24
عمه جون یه جیغ ایی میکشیدی که نگو یه جوری گریه می گردی که دل آدم برات کباب می شد