واکسن یکسالگی
عزیز دل مامان بسلامتی روز یکشنبه 26 خرداد با مامانیت و باباییت رفتیم بهداشت واسه زدن واکسن . من که خیلی استرس داشتم . عزیزم در پایان یکسالگی وزنت 10 کیلو و ششصد . قدت هم 80 سانت و نیم . دور سرت هم 48 بود . بعد رفتیم تو اتاق که واکسنت رو بزنن .خانم گفت که راحترین واکسن هست نه تب داره و نه احتیاج به کمپرس منم خیالم راحت شد. الهی بمیرم که زل زده بودی به سوزنی که خانمه داشت فرو میکرد تو دستت . نازنازی من یه کوچولو گریه کردی و زود یادت رفت .
کارایی که گل پسرم در یکسالگی انجام میده
خیلی خوشگل راه میره
وقتی چیزی میخواد با انگشت بهش اشاره میکنه و بهمون میفهمونه که چی میخواد .
بالا رفتن از مبل و تخت رو بلد بود ولی پایین اومدنش رو نمیتونست که اونم چند روزی هست که یادگرفته .
گوشی تلفن یا موبایل و برمیداره از خودش یه کلماتی میگه انگار که داره حرف میزنه .
عاشق پفک شده . میوه هلو رو خیلی دوست داره . تقریبا هرروز میخوره