عزیزم موهاشو کوتاه کرده
عزیزدلم چند وقتی بود تصمیم داشتیم موهاتو کوتاه کنیم آخه دیگه خیلی بلند شده بود و میومد تو چشمات . ولی خوب بابا وقت نمیکرد ببرت آرایشگاه . دیگه مامانی زحمت کشید و جمعه بعدازظهر یه دستی به سرت کشید و موهاتو حسابی خوشگل کرد . البته موقع کوتاه کردن موهات خیلی گریه کردی . ولی موهات خوشگل شد و خیلی عوض شدی . وقتی موهات کوتاه شد و بابا حسن آوردت بالا خیلی از قیافه جدیدت خوشم اومد آخه به چشم من خیلی تغییر کردی
عزیزم دیروز هم اومدی تو اتاق خواب و گیر دادی به پرده اتاق و شروع کردی دالی بازی کردن
بعدش هم حسابی خسته شدی و خوابیدی
قــــــــــــربونـــــــــــــت بـــــــــــــــــرم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی