بدون عنوان
سلام وروجک مامان
تو یه روز سرد پاییزی یه عصرونه خوشمزه واسه یه پسر خوشمزه . عزیزم سیب زمینی سرخ کرده خیلی دوست داری و منم سعی میکنم زیاد برات درست کنم . هوا دیگه سرد شده و ماهم به خاطر تو بخاری رو یکم زودتر گذاشتیم . اوایل به خاطر اینکه یه چیز جدید دیده بودی همش میرفتی بهش دست میزدی و شب اول که رفتی توپ گذاشتی روش و منم دیدم اگه اینجوری پیش بره میخوای همه اسباب بازی هاتو بذاری روش ماهم انقدر بهت گفتیم جیزه جیزه و الکی خودمون به بخاری دست زدیم و 6 متر پریدیم بالا که مثلا داریم میسوزیم که دیگه طرفش نمیری . عزیر دلم اسم اعضای بدنت و کامل بلدی و وقتی ازت میپرسیم جواب میدی . قربون پسرنازم بشم که تاحالا چندبار مامانشو و سورپرایز کرده . وقتی حواسم بهت نیست میای دستتو میندازی دور گردنم و بوسم میکنی منم میشم اینجوری
عزیزم سیب زمینی داغ بود و تو هم منتظر نشدی برات سردش کنم و سریع برداشتی خوردیو اینجا قیافت اینجوری شد . جدیدا هم فوت کردن یاد گرفتی وقتی میگم غذات داغه زودی شروع میکنی به فوت کردن
آخراش هم ازم خواستی بشونمت روی صندلی و بقیه آبمیوت رو اینجوری خوردی
عاشق این ماشین کوچولوهاتی